سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حاج اسماعیل دولابی: روحیه پذیرش داشته باشید تا شما را رشد بدهند!  

ما این جمله حاجی را با عبارت زیر توضیح می دهیم:

روحیه پذیرش

«خشوع، عامل پذیرش ولایت»

در راستای انتقال به ظرائف قرآن و توجه به این امر که ولایت امام معصوم از آن ظرایفی است که همه به عمق آن دست نمی‌یابند، حضرت امیر سالکین در حدیث معرفت بالنورانیه، به قرآن استناد کردند که می‌فرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»(سوره‌ی بقره، آیه‌ی‌ 45) به صبر و صلاة استعانت جویید و آن سنگین است مگر برای خاشعین.

و روشن نمودند قرآن، نماز را سنگین می‌داند و همه نمی‌توانند آن را درک کنند و حضرت امیر فرمودند: از این جهت اقامه‌ی صلاة، ولایت من است که همه نتوانستند آن را بپذیرند وگرنه نماز معمولی را که همه‌ی مسلمین انجام می‌دهند.

پس هرکس به همان اندازه که در مقابل حکم خدا خاشع بود توانست ولایت حضرت را بپذیرد و با تمام وجود رسومات قومیت و قبیله‌گرایی را زیر پا گذاشت و امروز هم شیعه‌ی واقعی کسی است که ماوراء هر ذهنیت و خط و گروه، در مقابل حکم خدا خاشع باشد تا بتواند ولایت ائمهh   را بپذیرد و از لوازم آن بهره‌مند شود.

 

این‌که می‌شنوید فلانی راه جلویش باز شد و توانست حقایق را ببیند و راه درست را انتخاب کند، رمز و رازش در همین «خشوع» است، چون در مقابل حق خاشع بوده و چیز دیگری را برای خود عمده نکرده است. در عالَمِ خشوع در مقابل حق دیگر آدم دلواپس این نیست که بعداً چه می‌شود چون مدیریت را به عهده‌ی خدا می‌گذارد و او بهترین مدیر است.

 

گاهی تعلقی را از اول پذیرفته‌ایم و همین موجب می‌شود تا در مقابل حق خاشع نباشیم و در ظلمت قرار بگیریم و هرگز در ذیل ولایت امیرالمؤمنینu   وارد نشویم.

وقتی رسیدیم به این‌که شرط پذیرش ولایت حضرت، خشوع در مقابل حکم خدا است سعی می‌کنیم موانع خشوع را برطرف کنیم تا از نور ولایت محروم نگردیم.

ما هر بزرگی را دیدیم که به جایی رسید به جهت آن بود که از ابتدا قلب خود را در مقابل حق خاشع نمود. همیشه برای بنده مهم بوده که راز این‌همه توفیق فلان انسان بزرگ چیست، نه تلاش فوق‌العاده‌ای داشته و نه علم فوق‌العاده‌ای، ولی توفیقاتش فراوان است.

بعد متوجه شده‌ام همین که حق را شناخته دیگر بدون هیچ سستی و توجیهی آن را پذیرفته است، دیگر این‌که «این آقا بدش می‌آید و آن دیگری خوشش می‌آید» و یا «چون ما جزء این گروه هستیم، شأن ما نیست که این کار را بکنیم» این حرف‌ها را کنار گذاشته است.

چون همین تعلقات است که انسان را از نور ولایت امیرالمؤمنینu   محروم می‌کند. ولایتی که امیرالمؤمنینu   می‌فرمایند: اگر کسی از آن خارج شود، «عَنِ الصّراطِ لَناکِبُون» از مسیر مستقیمِ به سوی خدا منحرف شده است.(احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 1، ص 228) باید از خود پرسید؛ این چه ولایتی است که این‌قدر کارساز و جهت‌دهنده است؟

 




تاریخ : شنبه 91/3/27 | 12:34 عصر | نویسنده : سلوک.عرفان | نظرات ()
  • بک لینک | خرید بک لینک